سیاسی
جایگاه پاکستان در روند صلح افغانستان

جایگاه پاکستان در روند صلح افغانستان
مروه: نوری۳۰ قوس ۱۳۹۹
چکیده
افغانستان امپراطوری بزرگی در طول تاریخ بوده است سرزمینی که شاهد دولت ها و حکومت هایی زیادی بود.
کشوری که سالها میشود در آن جنگ هایی پی در پی به بهانه هایی مختلف جاری بوده است سرزمینی که به صد ها و هزاران نو نهال را درخود دفن کرده است کشوری که در این کره خاکی برای خود جا باز کرد تا عدهء را بپرواند
فرزندانی برای دنیا تقدیم بکند.
مملکتی که همواره شاهد بدبختی هایی فراوانی بوده دیاری که در آن سالها میشود جوی هایی خون جاری است
بله این سرزمین افغانستان نام دارد ا سرزمین پر از
زیبایی ها کلبهی قهرمان دیار من یعنی افغانستان سرزمینی که امروز آرزوی همهی مردم آن فقد یک واژه
واژهی زیبایی 《صلح 》است که از سالها بدینسو برای مردم یک آرزو باقی مانده است سرزمینی که امروز بانوان آن اقایان ان اطفال آن فقدصلح میخواهند
سرزمینی که از هر گوشه و کنار آن صدا بلند میشود که جنگ بس است خونریزی بس است کفایت میکند مادری که فرزندش را از دست داده است دیگر حتا واژه شهادت هم نمیتواند اتش و درد دل آن مادر غم دیده را خاموش بسازد داد و فریاد هایی پدرانی که میگویند ما دیگر تحمل درد از دست دادن فرزندان مان را نداریم
کشوری که مردم آن داد میزنند با شعار اینکه ما صلح را کجا بیابیم ؟.
همه روز شمار معلولین ،زنان بیوه و اطفال یتیم در حال افزایش است۔
اینقدر قربانی برای چه؟
کلیدواژه: اقتدار،اختلاف،ادامه اختلافات و تروریزم
سولات ارایه شده
استراتیژی پاکستان در روند صلح افغانستان چیست؟
اختلافات پاکستان و افغانستان از کجا آغاز شد و روی چی ادامه دارد؟
منافع پاکستان در قبال صلح افغانستان چیست؟
پاکستان از حکومت افغانستان چی میخواهد؟
مقدمه
افغانستان در طول هزار سال گذشته داری قلمرو وسیع بوده و امپراتوری هایی بزرگی را در
خود، تشکیل داده بود و نخستین بار دولت افغانستان در زمان نادر افشار به انحطاط مواجه گردید. با شکل گیری دولت نوتاسیس افغانستان در سال ۱۷۴۷میلادی با زعامت و رهبری احمد شاه درانی که آن زمان افغانستان دارای جغرافیای پهناور بوده که امتداد آن تا به پنجاب، دهلی، مشهد و آمو دریا میرسید، که با آغاز حکومت احمدشاه ابدالی سلسله دولت هایی ملی و محلی در افغانستان بوجود آمد.
هنگامی که احمدخان ابدالی برای تحکیم یک دولت مرکزی اقدام نمود افغانستان دچار استیلای نیروهای اجنبی و تجزیهٔ کشور، نبود حکومت مرکزی، و رکود اقتصادی بود. اوضاع نابسامان اجتماعی و تحولات سیاسی در کشورهای همسایه زمینهٔ تشکیل یک حکومت مرکزی را در افغانستان آماده ساخته بود. پس از کشته شدن نادر افشار در اردوی بزرگ او بی نظمی پدید آمد. ناگفته نماند که یک بخش اردوی نادر افشار را قشون افغانی تشکیل میداد. شمار آنها تقریباً به چهار هزار غلجایی و دوازده هزار سدوزائی و ازبک میرسید. نظر به پیشنهاد قوماندان عمومی نورمحمد خان از سران خان غلجایی و احمد خان ابدالی قطعات افغانی به قندهار سوق داده شدند. بعداً اقوام غلجایی، ازبک، ابدالی و هزاره خواهان تشکیل یک جرگه قومی شد تا یکی از اعضای جرگه (مجلس) به حیث پادشاه تعیین شود و برای ادارهٔ امور افغانستان حکومتی را تشکیل بدهد که تشکیل اینچنین جرگهای مورد قبول همه سران اقوام واقع شد.[۳] جرگهٔ مزار شیر سرخ در قلعهٔ نظامی نادر آباد در قندهار بسته شد و برای مدت نه روز ادامه پیدا کرد. سرانجام در روز نهم، اعضای جرگه چنین فیصله نمودند که یکی از اعضای جرگه را به حیث داور انتخاب نمایند. آنها فرد روحانی به نام «صابرشاه کابلی» را برگزیدند که به هیچ قبیلهای تعلق نداشت و حتی باشندهٔ قندهار هم نبود. صابرشاه پسر متصوف معروف «لایخوار» بود که همه مردم قندهار به او ارادت و اعتماد داشتند و این صوفی سیاستمدار از جا برخاست و احمد خان ابدالی را معرفی نمود و چند خوشهٔ گندم را به جای تاج شاهی در عمامهٔ او جاسازی کرد. خانهای بزرگ ناگزیر با احمدشاه بیعت کردند.
اختلافات میان پاکستان و افغانستان
بعد از از بین رفتن حکومت هایی درانی و باز شدن راه
بریتانیا در منطقه تعادل و معادلات خاور میانه اسیا و هند
بر هم خورد
این زمانی بود که انگلیس ها با سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن اولاده سدوزایی را بجان هم انداخت و این باعث شد قسمتی از قطعات هند از دست برود
قیام رنجیت سنگ و معاهدات گندمک و دیورند باعث شد که اختلافات شدیدی میان افغانها و هند
بریتانیایی بوجود اید که باعث تنش ها در بیشتر از نیم قرن
قرن اخیر گردید
دو کشور نوپای بوجود آمد پاکستان و بنگلادیش و پاکستان با اداره قبایل پشتونستان توانست کشمیر کویته و پشاور را نیز اداره کند
طرف قرار داد افغانها دیورند انگلیس بود و با جدا شدن پاکستان از پیکر هند معاهده دیورند دست پاکستان افتاد و حکومت هایی افغانستان همیشه در پی بدست اوردن تمامیت ارضی خود به ویژه پشاور بودند در اولین قدم حکومت افغانستان استقلال پاکستان را به رسمیت نشناخت و سردار محمد داود خان ریس جمهور وقت با حمایت از حزب عوامی نیشنل پارتی تزریق پول میان پشتونها و شعار (لروبریو) افغان و پشتونستان ازاد میخواست پنجابی ها قیام کنند و با کشور افغانستان ملحق شوند و در همین زمان بود که هسته هایی تروریستی و حلقات اسلامی را بوتو پایه گذاری کرد
ادامه اختلافات میان افغانستان پاکستان
در دراز نای تاریخ روابط افغانستان و پاکستان بطور عادی شکل نگرفته است
این در حالیست که با پایه گذاری حکومت بینظیر بوتو
با امدن قوای نظامی شوروی سابق به افغانستان جنرال ضیاالحق نظامی کار کشته و بنیان گرا با تبانی و حمایت غرببا شعار جهاد علیه روس ها میلیون ها افغان را بسیج تجهیز و آموزش دادتا حکومت مرکزی را از حمایه روس ها و قوای نظامی آن برخوردار بود سرنگون نماید
حکومت هایی مشرف و بینظیر بوتو ادامه دهنده راه ضیاالحق شدند و صد ها میلیون دالر بودیجه غرب را برای سرنگونی دولت مرکزی افغانستان و فشار نظامی علیه اتحاد جمایر شوروی بدست آورد
و بدین طریق اردوی مجهز تدارک دیدو حتا برنامه هستوی خود را ادامه داد و صاحب سلاح هستوی در منطقه گردید
افغانستان که از بنیه ضعیف مالی برخوردار بود نتنها نتواست خاک از دست رفتهء خود را به دست بیاورد بلکه اله دست پنجابی ها شد و حکومت پاکستان ده ها هزار جاسوس رهبر و زعیم تربیت یافته خود را داخل افغانستان فرستاد تا کشور را به بحران بکشد
و بلاخره امان الله خان اولین شاهی بود که در سال ۱۹۱۹ خط دیورند را به رسمیت نشناخت و خواستار استقلال کشور از انگلیس ها با لحن جدی گردید
جنگ خونینی را در دیورند برپا کرد که در اثر ان هزاران سرباز انگلیس کشته شد و استقلال افغدنستان را افتخار کسب کرد
تروریزم
دنیا پاکستان را لانه تروریزم و مرکز تربیت آن میخوانند
زمانیکه مجاهدین پیروز گردیدند در افغانستان از طرف پاکستان تمویل و تجهیز میگردیدند
چنانکه پاکستان با افغانستان مجاورت فرهنگی دینی و جغرافیایی دارد در صلح افغانستان نیز نقشی را بازی میکند از انجا که معلوم است پاکستان مرکز حقانی ومرکز طالبان در کویته پاکستان است با آنکه جهان پاکستان را لانه تروریزم جهانی میداند به نقل از بینظیر بوتو : برای ما طرح ایجاد گروه تروریستی طالبان را انگلیس پول ان را اعراب و تسلیحات نظامی ان را امریکا داد ما طرح ،پول تسلیحات نظامی را یکجا نمودیم و مجاهدین را با شکست مواجه ساختیم
چنانکه تروریزم یک مسله جهانی است در طی سه دهه بوجود امده است که امریکا در طی سه دهه قبل به قدرت رسید و با شکست اتحاد جمایر شوروی یکی از ابر قدرت هایی جهان شد و تروریزم سلاحی برای بقدرت رسیدن امریکا بود امریکا نقش میانجی را بازی کرده است تروریزم برنامه جهانی است که در راس ان ابر قدرت ها قرار دارد
به نقل از محمد اشرف غنی ریس جمهور افغانستان:تروریزم مرز ندارد تروریزم کار شبکه ها است و ما فقد قربانی ان هستیم
اینجا سوالی مطرح است
اگر ترور افغانها کار پاکستان است پس چرا ترور در هند نیست با آنکه با هند در تضاد جغرافیایی و دینی است؟
به نقل از حامد کرزی ریس جمهور پیشین افغانستان خطاب به امریکا : جامعه جهانی به غرض چی آمده است
ما از امریکا میخواهیم تروریزم را برای ما معرفی بکنند
تروریزم یعنی چی؟
اگر تعریف امریکا مبنی بر این است که تروریزم یعنی پاکستانی ها پس پاکستان تحت دستور امریکا قرار دارد و به عنوان شریک استراتیژیک امریکا است امریکا برای چه به پاکستان دستور نمیدهد تا کشتار را از افغانستان بس کند
دوم : اگر پاکستان نیست فوق پاکستان است و امریکا یکی از ابر قدرت هایی جهان است پس برای ما صلح را تنظیم کند ۔
*طالبان از کجا وارد خاک افغانستان شده است ظهور ان از کجا بوده است ؟
نتنها طالبان بلکه گروه القاعده هم از پاکستان تمویل میشود پاکستان هزینه حمایه تروریزم را از کجا میکند با آنکه پاکستان از وضع اقتصاد خیلی خوبی برخوردار نیست با اینکه جهان پاکستان را لانه تروریزم میخواند
این در حالیست که بنظیر بوتو گفته است برای ما طرح ایجاد گروهدتروریستی طالب را انگلیس پولش را اعراب و تسلیحات نظامی آن را امریکا داد
ما توانستیم با یکجا نمودن طرح پول و تسلیحات نظامی مجاهدین را با شکست مواجه بسازیم
پس آنچه باید دانست اینست
که تروریزم افغانستان نیز تروریزم جهانی میباشد و باید از ریشه محو گردد جاییکه ریشه است عامل نیز همانجا است پاکستان بعنوان قدرت دست دوم میتواند در روند صلح افغانستان نقش خود را ایفا نماید ۔
منافع پاکستان و سایر کشور ها در روند صلح
یکی از مسایل دیگری که دولت پاکستان را همیشه عصبانی میکند و کرده است دوستی و همکاری اقتصادی نظامی و سیاسی هند با افغانستان است که به هیچ وجه پاکستان تحمل ان را ندارد و تمام تلاش هایی خود را میکند تا ارتباط سیاسی ما با هند خوب نباشد و هند نتواند در جبهه افغانستان کاری کند و کشور ما باید همه روابط خود را با هند به مشوره پاکستان و یا زیر نظر پاکستان پیش ببریم
چون منافع دولت پاکستان در خطر است و پاکستان میخواهد افغانستان را مانند یک ایالت تحت سلطه خود در بیاورد ۔
برخی از کشور هایی جهانی صلح را با منافع شان سازگار نمیدانند و به همین دلیل برای تخریب پروسهء صلح در افغانستان کوشش میکنند و یا تا هنوز ایده بوجود نیامده که صلح افغانستان میتواند به نفع همه کشور هایی همسایه و منطقه قرار گیرد
هدف ایجاد تنش هایی پاکستان در افغانستان مشغول کردن حکومت و مردم به موضوعات مختلف است تا مردم افغانستان ادعای بر قسمت از خاک از دست رفته افغانستان یعنی دیورند ننمایند
دیدگاه جامعه جهانی در روند صلح افغانستان
کریستوف ، هویزگن: سفیر آلمان در سازمان ملل متحد گفت که کشورش در تهیه قطعنامه نقش مهمی را ایفا کرده است ۔
وی میفزاید سال ۲۰۲۰ برای افغانستان یک سال ویژه بوده است و مهمترین اتفاق ان شروع مذاکرات صلح در افغانستان میباشد ۔
انا اوستیکنییو : معاون سفیر روسیه در تصویب قطعنانه انتقاد کرده است و گفت نگرانی هایی مسکو “آشکار نادیده گرفته شده است
و برای قطعنانه تلاش برای پنهان کردن میزان واقعی تهدیدی عنوان کرد که از سوی گروه داعش و مواد مخدر متوجه امنیت افغانستان میشود .
سفیر آلمان در پاسخ به برخی از اتهامات روسیه افزود
که (نه ) گفتن روسیه به این قطعنامه این پیام را میرساند که روسیه امروز از مردم افغانستان حمایت نمیکند
مایک پمپو وزیر خارجه ایالت متحده امریکا صلح افغانستان را یک رویداد تاریخی میخواند دونال ترامپ ریس جمهور امریکا از عمران خان نخست وزیر پاکستان خواسته است تا کشورش برای صلح افغانستان و آوردن طالبان روی میز مذاکره همکاری کنند
در نتیجه
ما درمرحله اقتدارغزنوی وتیموری وابدالی تمام شبه قاره هند را اداره می کردیم و دردوره اختلافات تیموری ها اقتدارملی را ازدست دادیم ودوره های معاصرازدستخوش جنگ های نیابتی پاکستان بودیم واین بحران ادامه دارد و ادامه می داشته باشد وتنها راه بقا حکومت پاکستان ایجاد بحران وشورش گری است
اکنون زمان آن رسیده است که کشورافغانستان ازاین اوضاع استفاده کنند ودنیا را ازچنگ تروریزم جهانی نجات دهند .
با تعامل ودپلوماسی فعال ما می توانیم دنیا را درکنارخود داشته باشیم وپاکستان را آماده همکاری نماییم وبه اوگوش زد نماییم که تروریزم وبنیان گرایی باعث نابودی کشورپاکستان می شود .
اعتقاد اکثریت کارشناسان افغانستان براین است که جنگ وناامنی درافغانستان مربوط به افغان ها نیست وافغان ها خریداری شده وابزارای اس آی است وبدون اجازه ارتش پاکستان نمی توانند تصمیم بگیرند ، انتحار، انفجار، ازبین بردن تاسیسات نظامی همه مربوط به آی اس آی می شود، پس باید گفت که صلح افغانستان منحصر به یک گروه نیست بلکه سایر ابر قدرت هایی جهان مانند ای اس ای پاکستان سی ای ای امریکا استخبارات افغانستان به ترتیب نقش خود را ایفا میکنند.
راهکار
حل مصلحه و هیت ها زمانی به نتیجه خواهند رسید که بدانند طرف جنگ در حقیقت کیست؟
- صلح افغانستان بدست طالب ، دولت وکشورهای دیگرنیست ، صلح افغانستان درگرو ای اس آی وبرنامه های کلان دولت پاکستان است ، صلح افغانستان بستگی به سیاست ما با هند دارد ، صلح افغانستان پیوند عمیق به تجدید ماهده دیورند ویا امضای واگذاری نیم قوم افغان ها درآن طرف سرحد دارد .
- پروژه صلح وجنگ دست ما نیست ، جاده یک طرفه است ، هرچند جهان کوشش کنند که درافغانستان صلح بیاید به جایی نمی رسد ، اما اگرپاکستان تجهیز، تمویل وآموزش نظامی تروریستان را ندهند و برای ما سلاح ، مرگ وتروریست نفرستند ما مشکلی نداریم .
- تنها راه بیرون رفت ازاین مشکل قناعت دادن پاکستان است ، اما حکومت پاکستان دیروزبا غرب همدست بود ودرزمین ما بازی می کرد ، امروزبرعکس با چین وروسیه وایران همدست شده و بازی های سیاسی جریان دارد .
- معلوم نیست جهان چگونه با این کشورمدارا می کند ، درحالیکه داخل کردن این کشوربه لست خاکستری وسیاه می تواند پاکستان را مجبورسازد که دست ازشرارت وناامن کردن منطقه بردارد .
- فشارهای سازمان ملل ، شورای امنیت ، اروپا وامریکا می تواند مشکل را حل سازد ویا دست برداری ازسیاست های ناامن سازی روسیه ، پاکستان ، ایران وشوروی که درقطب مخالف غرب قراردارد اوضاع را می تواند درکنترول خود درآورد
- تروریزم افغانستان نیز تروریزم جهانی است
و جاییکه که ریشه بود عامل آن هم همانجا است
و پاکستان به عنوان قدرت دست دوم میتواند نقش خود را در روند صلح افغانستان ایفا کند.
و اگر نطر سیاست هایی جهانی در روند صلح افغانستان تغییر بکند بیدون شک که نظر پاکستان نیز در روند صلح افغانستان تغییر خواهد کرد.
- درقدم آخرآنچه باید گفت این است که صلح را مصلح می آورد نه کسانی که درگیرجنگ با طالبان بوده اند وشورای صلح که جمعی ازجنگ سالاران درآن است هیچگاهی نمی توانند برای ما صلح را به ارمغان بیاورند ، باید درشورای صلح افراد مصلح وقابل قبول به همه افغان ها شامل شود درغیرآن آنها فقط به پروژه فکرمی کنند وصلح را پروژه یی می سازند.
سر چشمه ها
۱-افغانستان از ثریا تا قهقرا
۲- تاریخ مختصر افغانستان (حبیبی)
۳- افغانستان در پنج قرن اخیر (صدیق فرهنگ)
۴- افغانستان در قرن نزده (سید قاسم رشتیا)
۵- مداخلات خارجی در امور افغانستان (سیدی) اصحاب الدین
۶- روزنامه وال استریت ژورنال
۷- خبر گذاری اناتولی استانبول
جایگاه پاکستان در روند صلح افغانستان
مروه: نوری۳۰ قوس ۱۳۹۹
چکیده
افغانستان امپراطوری بزرگی در طول تاریخ بوده است سرزمینی که شاهد دولت ها و حکومت هایی زیادی بود.
کشوری که سالها میشود در آن جنگ هایی پی در پی به بهانه هایی مختلف جاری بوده است سرزمینی که به صد ها و هزاران نو نهال را درخود دفن کرده است کشوری که در این کره خاکی برای خود جا باز کرد تا عدهء را بپرواند
فرزندانی برای دنیا تقدیم بکند.
مملکتی که همواره شاهد بدبختی هایی فراوانی بوده دیاری که در آن سالها میشود جوی هایی خون جاری است
بله این سرزمین افغانستان نام دارد ا سرزمین پر از
زیبایی ها کلبهی قهرمان دیار من یعنی افغانستان سرزمینی که امروز آرزوی همهی مردم آن فقد یک واژه
واژهی زیبایی 《صلح 》است که از سالها بدینسو برای مردم یک آرزو باقی مانده است سرزمینی که امروز بانوان آن اقایان ان اطفال آن فقدصلح میخواهند
سرزمینی که از هر گوشه و کنار آن صدا بلند میشود که جنگ بس است خونریزی بس است کفایت میکند مادری که فرزندش را از دست داده است دیگر حتا واژه شهادت هم نمیتواند اتش و درد دل آن مادر غم دیده را خاموش بسازد داد و فریاد هایی پدرانی که میگویند ما دیگر تحمل درد از دست دادن فرزندان مان را نداریم
کشوری که مردم آن داد میزنند با شعار اینکه ما صلح را کجا بیابیم ؟.
همه روز شمار معلولین ،زنان بیوه و اطفال یتیم در حال افزایش است۔
اینقدر قربانی برای چه؟
کلیدواژه: اقتدار،اختلاف،ادامه اختلافات و تروریزم
سولات ارایه شده
استراتیژی پاکستان در روند صلح افغانستان چیست؟
اختلافات پاکستان و افغانستان از کجا آغاز شد و روی چی ادامه دارد؟
منافع پاکستان در قبال صلح افغانستان چیست؟
پاکستان از حکومت افغانستان چی میخواهد؟
مقدمه
افغانستان در طول هزار سال گذشته داری قلمرو وسیع بوده و امپراتوری هایی بزرگی را در
خود، تشکیل داده بود و نخستین بار دولت افغانستان در زمان نادر افشار به انحطاط مواجه گردید. با شکل گیری دولت نوتاسیس افغانستان در سال ۱۷۴۷میلادی با زعامت و رهبری احمد شاه درانی که آن زمان افغانستان دارای جغرافیای پهناور بوده که امتداد آن تا به پنجاب، دهلی، مشهد و آمو دریا میرسید، که با آغاز حکومت احمدشاه ابدالی سلسله دولت هایی ملی و محلی در افغانستان بوجود آمد.
هنگامی که احمدخان ابدالی برای تحکیم یک دولت مرکزی اقدام نمود افغانستان دچار استیلای نیروهای اجنبی و تجزیهٔ کشور، نبود حکومت مرکزی، و رکود اقتصادی بود. اوضاع نابسامان اجتماعی و تحولات سیاسی در کشورهای همسایه زمینهٔ تشکیل یک حکومت مرکزی را در افغانستان آماده ساخته بود. پس از کشته شدن نادر افشار در اردوی بزرگ او بی نظمی پدید آمد. ناگفته نماند که یک بخش اردوی نادر افشار را قشون افغانی تشکیل میداد. شمار آنها تقریباً به چهار هزار غلجایی و دوازده هزار سدوزائی و ازبک میرسید. نظر به پیشنهاد قوماندان عمومی نورمحمد خان از سران خان غلجایی و احمد خان ابدالی قطعات افغانی به قندهار سوق داده شدند. بعداً اقوام غلجایی، ازبک، ابدالی و هزاره خواهان تشکیل یک جرگه قومی شد تا یکی از اعضای جرگه (مجلس) به حیث پادشاه تعیین شود و برای ادارهٔ امور افغانستان حکومتی را تشکیل بدهد که تشکیل اینچنین جرگهای مورد قبول همه سران اقوام واقع شد.[۳] جرگهٔ مزار شیر سرخ در قلعهٔ نظامی نادر آباد در قندهار بسته شد و برای مدت نه روز ادامه پیدا کرد. سرانجام در روز نهم، اعضای جرگه چنین فیصله نمودند که یکی از اعضای جرگه را به حیث داور انتخاب نمایند. آنها فرد روحانی به نام «صابرشاه کابلی» را برگزیدند که به هیچ قبیلهای تعلق نداشت و حتی باشندهٔ قندهار هم نبود. صابرشاه پسر متصوف معروف «لایخوار» بود که همه مردم قندهار به او ارادت و اعتماد داشتند و این صوفی سیاستمدار از جا برخاست و احمد خان ابدالی را معرفی نمود و چند خوشهٔ گندم را به جای تاج شاهی در عمامهٔ او جاسازی کرد. خانهای بزرگ ناگزیر با احمدشاه بیعت کردند.
اختلافات میان پاکستان و افغانستان
بعد از از بین رفتن حکومت هایی درانی و باز شدن راه
بریتانیا در منطقه تعادل و معادلات خاور میانه اسیا و هند
بر هم خورد
این زمانی بود که انگلیس ها با سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن اولاده سدوزایی را بجان هم انداخت و این باعث شد قسمتی از قطعات هند از دست برود
قیام رنجیت سنگ و معاهدات گندمک و دیورند باعث شد که اختلافات شدیدی میان افغانها و هند
بریتانیایی بوجود اید که باعث تنش ها در بیشتر از نیم قرن
قرن اخیر گردید
دو کشور نوپای بوجود آمد پاکستان و بنگلادیش و پاکستان با اداره قبایل پشتونستان توانست کشمیر کویته و پشاور را نیز اداره کند
طرف قرار داد افغانها دیورند انگلیس بود و با جدا شدن پاکستان از پیکر هند معاهده دیورند دست پاکستان افتاد و حکومت هایی افغانستان همیشه در پی بدست اوردن تمامیت ارضی خود به ویژه پشاور بودند در اولین قدم حکومت افغانستان استقلال پاکستان را به رسمیت نشناخت و سردار محمد داود خان ریس جمهور وقت با حمایت از حزب عوامی نیشنل پارتی تزریق پول میان پشتونها و شعار (لروبریو) افغان و پشتونستان ازاد میخواست پنجابی ها قیام کنند و با کشور افغانستان ملحق شوند و در همین زمان بود که هسته هایی تروریستی و حلقات اسلامی را بوتو پایه گذاری کرد
ادامه اختلافات میان افغانستان پاکستان
در دراز نای تاریخ روابط افغانستان و پاکستان بطور عادی شکل نگرفته است
این در حالیست که با پایه گذاری حکومت بینظیر بوتو
با امدن قوای نظامی شوروی سابق به افغانستان جنرال ضیاالحق نظامی کار کشته و بنیان گرا با تبانی و حمایت غرببا شعار جهاد علیه روس ها میلیون ها افغان را بسیج تجهیز و آموزش دادتا حکومت مرکزی را از حمایه روس ها و قوای نظامی آن برخوردار بود سرنگون نماید
حکومت هایی مشرف و بینظیر بوتو ادامه دهنده راه ضیاالحق شدند و صد ها میلیون دالر بودیجه غرب را برای سرنگونی دولت مرکزی افغانستان و فشار نظامی علیه اتحاد جمایر شوروی بدست آورد
و بدین طریق اردوی مجهز تدارک دیدو حتا برنامه هستوی خود را ادامه داد و صاحب سلاح هستوی در منطقه گردید
افغانستان که از بنیه ضعیف مالی برخوردار بود نتنها نتواست خاک از دست رفتهء خود را به دست بیاورد بلکه اله دست پنجابی ها شد و حکومت پاکستان ده ها هزار جاسوس رهبر و زعیم تربیت یافته خود را داخل افغانستان فرستاد تا کشور را به بحران بکشد
و بلاخره امان الله خان اولین شاهی بود که در سال ۱۹۱۹ خط دیورند را به رسمیت نشناخت و خواستار استقلال کشور از انگلیس ها با لحن جدی گردید
جنگ خونینی را در دیورند برپا کرد که در اثر ان هزاران سرباز انگلیس کشته شد و استقلال افغدنستان را افتخار کسب کرد
تروریزم
دنیا پاکستان را لانه تروریزم و مرکز تربیت آن میخوانند
زمانیکه مجاهدین پیروز گردیدند در افغانستان از طرف پاکستان تمویل و تجهیز میگردیدند
چنانکه پاکستان با افغانستان مجاورت فرهنگی دینی و جغرافیایی دارد در صلح افغانستان نیز نقشی را بازی میکند از انجا که معلوم است پاکستان مرکز حقانی ومرکز طالبان در کویته پاکستان است با آنکه جهان پاکستان را لانه تروریزم جهانی میداند به نقل از بینظیر بوتو : برای ما طرح ایجاد گروه تروریستی طالبان را انگلیس پول ان را اعراب و تسلیحات نظامی ان را امریکا داد ما طرح ،پول تسلیحات نظامی را یکجا نمودیم و مجاهدین را با شکست مواجه ساختیم
چنانکه تروریزم یک مسله جهانی است در طی سه دهه بوجود امده است که امریکا در طی سه دهه قبل به قدرت رسید و با شکست اتحاد جمایر شوروی یکی از ابر قدرت هایی جهان شد و تروریزم سلاحی برای بقدرت رسیدن امریکا بود امریکا نقش میانجی را بازی کرده است تروریزم برنامه جهانی است که در راس ان ابر قدرت ها قرار دارد
به نقل از محمد اشرف غنی ریس جمهور افغانستان:تروریزم مرز ندارد تروریزم کار شبکه ها است و ما فقد قربانی ان هستیم
اینجا سوالی مطرح است
اگر ترور افغانها کار پاکستان است پس چرا ترور در هند نیست با آنکه با هند در تضاد جغرافیایی و دینی است؟
به نقل از حامد کرزی ریس جمهور پیشین افغانستان خطاب به امریکا : جامعه جهانی به غرض چی آمده است
ما از امریکا میخواهیم تروریزم را برای ما معرفی بکنند
تروریزم یعنی چی؟
اگر تعریف امریکا مبنی بر این است که تروریزم یعنی پاکستانی ها پس پاکستان تحت دستور امریکا قرار دارد و به عنوان شریک استراتیژیک امریکا است امریکا برای چه به پاکستان دستور نمیدهد تا کشتار را از افغانستان بس کند
دوم : اگر پاکستان نیست فوق پاکستان است و امریکا یکی از ابر قدرت هایی جهان است پس برای ما صلح را تنظیم کند ۔
*طالبان از کجا وارد خاک افغانستان شده است ظهور ان از کجا بوده است ؟
نتنها طالبان بلکه گروه القاعده هم از پاکستان تمویل میشود پاکستان هزینه حمایه تروریزم را از کجا میکند با آنکه پاکستان از وضع اقتصاد خیلی خوبی برخوردار نیست با اینکه جهان پاکستان را لانه تروریزم میخواند
این در حالیست که بنظیر بوتو گفته است برای ما طرح ایجاد گروهدتروریستی طالب را انگلیس پولش را اعراب و تسلیحات نظامی آن را امریکا داد
ما توانستیم با یکجا نمودن طرح پول و تسلیحات نظامی مجاهدین را با شکست مواجه بسازیم
پس آنچه باید دانست اینست
که تروریزم افغانستان نیز تروریزم جهانی میباشد و باید از ریشه محو گردد جاییکه ریشه است عامل نیز همانجا است پاکستان بعنوان قدرت دست دوم میتواند در روند صلح افغانستان نقش خود را ایفا نماید ۔
منافع پاکستان و سایر کشور ها در روند صلح
یکی از مسایل دیگری که دولت پاکستان را همیشه عصبانی میکند و کرده است دوستی و همکاری اقتصادی نظامی و سیاسی هند با افغانستان است که به هیچ وجه پاکستان تحمل ان را ندارد و تمام تلاش هایی خود را میکند تا ارتباط سیاسی ما با هند خوب نباشد و هند نتواند در جبهه افغانستان کاری کند و کشور ما باید همه روابط خود را با هند به مشوره پاکستان و یا زیر نظر پاکستان پیش ببریم
چون منافع دولت پاکستان در خطر است و پاکستان میخواهد افغانستان را مانند یک ایالت تحت سلطه خود در بیاورد ۔
برخی از کشور هایی جهانی صلح را با منافع شان سازگار نمیدانند و به همین دلیل برای تخریب پروسهء صلح در افغانستان کوشش میکنند و یا تا هنوز ایده بوجود نیامده که صلح افغانستان میتواند به نفع همه کشور هایی همسایه و منطقه قرار گیرد
هدف ایجاد تنش هایی پاکستان در افغانستان مشغول کردن حکومت و مردم به موضوعات مختلف است تا مردم افغانستان ادعای بر قسمت از خاک از دست رفته افغانستان یعنی دیورند ننمایند
دیدگاه جامعه جهانی در روند صلح افغانستان
کریستوف ، هویزگن: سفیر آلمان در سازمان ملل متحد گفت که کشورش در تهیه قطعنامه نقش مهمی را ایفا کرده است ۔
وی میفزاید سال ۲۰۲۰ برای افغانستان یک سال ویژه بوده است و مهمترین اتفاق ان شروع مذاکرات صلح در افغانستان میباشد ۔
انا اوستیکنییو : معاون سفیر روسیه در تصویب قطعنانه انتقاد کرده است و گفت نگرانی هایی مسکو “آشکار نادیده گرفته شده است
و برای قطعنانه تلاش برای پنهان کردن میزان واقعی تهدیدی عنوان کرد که از سوی گروه داعش و مواد مخدر متوجه امنیت افغانستان میشود .
سفیر آلمان در پاسخ به برخی از اتهامات روسیه افزود
که (نه ) گفتن روسیه به این قطعنامه این پیام را میرساند که روسیه امروز از مردم افغانستان حمایت نمیکند
مایک پمپو وزیر خارجه ایالت متحده امریکا صلح افغانستان را یک رویداد تاریخی میخواند دونال ترامپ ریس جمهور امریکا از عمران خان نخست وزیر پاکستان خواسته است تا کشورش برای صلح افغانستان و آوردن طالبان روی میز مذاکره همکاری کنند
در نتیجه
ما درمرحله اقتدارغزنوی وتیموری وابدالی تمام شبه قاره هند را اداره می کردیم و دردوره اختلافات تیموری ها اقتدارملی را ازدست دادیم ودوره های معاصرازدستخوش جنگ های نیابتی پاکستان بودیم واین بحران ادامه دارد و ادامه می داشته باشد وتنها راه بقا حکومت پاکستان ایجاد بحران وشورش گری است
اکنون زمان آن رسیده است که کشورافغانستان ازاین اوضاع استفاده کنند ودنیا را ازچنگ تروریزم جهانی نجات دهند .
با تعامل ودپلوماسی فعال ما می توانیم دنیا را درکنارخود داشته باشیم وپاکستان را آماده همکاری نماییم وبه اوگوش زد نماییم که تروریزم وبنیان گرایی باعث نابودی کشورپاکستان می شود .
اعتقاد اکثریت کارشناسان افغانستان براین است که جنگ وناامنی درافغانستان مربوط به افغان ها نیست وافغان ها خریداری شده وابزارای اس آی است وبدون اجازه ارتش پاکستان نمی توانند تصمیم بگیرند ، انتحار، انفجار، ازبین بردن تاسیسات نظامی همه مربوط به آی اس آی می شود، پس باید گفت که صلح افغانستان منحصر به یک گروه نیست بلکه سایر ابر قدرت هایی جهان مانند ای اس ای پاکستان سی ای ای امریکا استخبارات افغانستان به ترتیب نقش خود را ایفا میکنند.
راهکار
حل مصلحه و هیت ها زمانی به نتیجه خواهند رسید که بدانند طرف جنگ در حقیقت کیست؟
- صلح افغانستان بدست طالب ، دولت وکشورهای دیگرنیست ، صلح افغانستان درگرو ای اس آی وبرنامه های کلان دولت پاکستان است ، صلح افغانستان بستگی به سیاست ما با هند دارد ، صلح افغانستان پیوند عمیق به تجدید ماهده دیورند ویا امضای واگذاری نیم قوم افغان ها درآن طرف سرحد دارد .
- پروژه صلح وجنگ دست ما نیست ، جاده یک طرفه است ، هرچند جهان کوشش کنند که درافغانستان صلح بیاید به جایی نمی رسد ، اما اگرپاکستان تجهیز، تمویل وآموزش نظامی تروریستان را ندهند و برای ما سلاح ، مرگ وتروریست نفرستند ما مشکلی نداریم .
- تنها راه بیرون رفت ازاین مشکل قناعت دادن پاکستان است ، اما حکومت پاکستان دیروزبا غرب همدست بود ودرزمین ما بازی می کرد ، امروزبرعکس با چین وروسیه وایران همدست شده و بازی های سیاسی جریان دارد .
- معلوم نیست جهان چگونه با این کشورمدارا می کند ، درحالیکه داخل کردن این کشوربه لست خاکستری وسیاه می تواند پاکستان را مجبورسازد که دست ازشرارت وناامن کردن منطقه بردارد .
- فشارهای سازمان ملل ، شورای امنیت ، اروپا وامریکا می تواند مشکل را حل سازد ویا دست برداری ازسیاست های ناامن سازی روسیه ، پاکستان ، ایران وشوروی که درقطب مخالف غرب قراردارد اوضاع را می تواند درکنترول خود درآورد
- تروریزم افغانستان نیز تروریزم جهانی است
و جاییکه که ریشه بود عامل آن هم همانجا است
و پاکستان به عنوان قدرت دست دوم میتواند نقش خود را در روند صلح افغانستان ایفا کند.
و اگر نطر سیاست هایی جهانی در روند صلح افغانستان تغییر بکند بیدون شک که نظر پاکستان نیز در روند صلح افغانستان تغییر خواهد کرد.
- درقدم آخرآنچه باید گفت این است که صلح را مصلح می آورد نه کسانی که درگیرجنگ با طالبان بوده اند وشورای صلح که جمعی ازجنگ سالاران درآن است هیچگاهی نمی توانند برای ما صلح را به ارمغان بیاورند ، باید درشورای صلح افراد مصلح وقابل قبول به همه افغان ها شامل شود درغیرآن آنها فقط به پروژه فکرمی کنند وصلح را پروژه یی می سازند.
سر چشمه ها
۱-افغانستان از ثریا تا قهقرا
۲- تاریخ مختصر افغانستان (حبیبی)
۳- افغانستان در پنج قرن اخیر (صدیق فرهنگ)
۴- افغانستان در قرن نزده (سید قاسم رشتیا)
۵- مداخلات خارجی در امور افغانستان (سیدی) اصحاب الدین
۶- روزنامه وال استریت ژورنال
۷- خبر گذاری اناتولی استانبول