نامه ي سرگشاده باشنده گان مکروريان ها به جلالتمآب رييس جمهوري کشور!

هر چند یک دولت مفسد زرگو رشوت خور مافیا و کثیف از بین رفت  یک دولت بنیان گرا خشک و خشن که درکی از ازادی و حقوق انسانی ندارند امد، اما خوشحالم که رهبران بی خرد قوماندانان زور گو اختطاف چیان مافیای مواد مخدر کج کلا پاچه بالا از میان ما به کشورهای دیگر رفتند تا باز اکمالات شوند و بیایند و بگویند ما رهبر مردم هستیم .

یکی از ارزوهایم در زنده گی از بین بردن رهبران خود خوانده و قوماندانان زور گوی بود که در هر کوچه گذر ولسوالی و ولایت قدرت اول و دوم را داشتند و هر کاری که دلشان می شد می کردند .

حالا معلوم نیست این اوباشان و دزدان در کدام کشور و کدام غار پت هستند .

از یک طرف ما به سیاهی تباهی و قهقرا رفتیم از طرف دیگر حکومت دینی باعث شد دیگر مذاهب اقوام و رهبران پر طمطراق و امپراطوران شمال و جنوب گم شوند و وحدت ملی برقرار شود و دیگر از دزدی و رشوت و فساد و رزیلیت چیزی نماند .

از یک طرف خوشحالم که هر چه فاسد باج گیر مافیای قدرت رشوت خور دزد پاچه کشال قوماندان رهگیر پاتکی شرو فساد از بین رفت از طرف دیگر جگر خون اینده تازیک مردم و حماقت ها و خشونت و ترور و استبداد گروه بی دانش و احمق ملا ها هستم .

بلی خداوند قوم ظالم را گرفتار ظالم می کند و ارزو دارم از میان مردم مرد عدالتخواهی به میدان اید و در کنار مردم دولت معتدل خوب و قابل قبول مردم و جهان را به میان اورد .

هر چند به دزدان پنجشیر و مقاومت مفسدان و چپاولگران دیروز هم باور ندارم و می دانم که حکومت انها نیز بد تر از طالبان است .

هیچ نمی دانم که سیاف ریش به ناف و چوچه سگ ربانی عطای امپراطور اشرار و محقق و خلیلی و برادران احمد شاه مسعود و صد ها سگ پاچه گیر که داعیه و سنگ مردم و قبیله هزاره و تاجک و خراسان و مذهب را به سینه می زدند کجا هستند و چه می کنند .

اما می دانم هر جایی باشند میلیون ها دالر برای خود و ده نسل زنده گی خوب خود دارند .