خاطرات
-
۱۴۰۰-۱۲-۲۹210
اخرین جنایت داکتر عبدالله عبدالله قسمت دوم
قسمت دوم اخرین جنایت داکتر عبدالله عبدالله بخش عاجل شفاخانه به دوستم بهارکه چندی قبل دربلجیم دراثرکرونا وفات کرد گفت که او را…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۲-۲۹237
آخرین جنایت داکتر عبدالله .
آخرین جنایت داکتر عبدالله . حمله بخاطر یک طنز که نوشتم … گرگ زاده گرگ شود…. اشرار زاده اشرار …. یکی از احزاب…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۲-۲۹115
خاطرات گذشته
خاطرات گذشته ششم جدی بود بیرون رفتم در سرک اصلی بهارستان به صدها سرباز روس روی تانک و نفربر زرهی با کلاه های…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹94
فرار از کابل
کم کم تاریکی جایش را به روشنی می داد همه را بیدار کردم باید لباس می پوشیدند کودکان با هزار ناز بیدار شدند…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹99
فرار از کابل
امشب شب شنبه از ساعت ده تا ساعت یک شب در چمن والیبال کردیم واقعا خسته شدم خوابم برد و ساعت دونیم شب…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹106
فرار از کابل
دیشب لست کسانی که باید بایمتریک شوند و برایشان اساس شناسنامه و کارت انداخته شود در دیوار نصب شده بود . ما روزها…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹83
فرار از کابل
کمپ نظامی که در ان هزاران افغان بی جا شده زنده گی می کند دارای صدها ساختمان نظامی با کنجایش ده خانواده است…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹126
فرار از کابل
بهر صورت بعد تداوی من و شمس دوستم از شفاخانه به کمپ امدیم و کمی استراحت کردیم البته کل هوش و فکر ما…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹87
فرار از کابل
سربازان امرکایی زیاد مهربان بودند حتی در ابتدای ورود به المان با تعدادی از افغان ها به استقبال ما ایستاده بودند و جالب…
بیشتر بخوانید » -
۱۴۰۰-۱۰-۰۹79
فرار از کابل
ابتدا در یک میدان هوایی امریکایی ها جا بجا شدیم و بعد سه ساعت دور تر از انجا داخل جنگل در کمپ اسکان…
بیشتر بخوانید »